تعداد صفحات:56
خلاصه :
برنامه ریزی
مدیریت استراتژیک یک فن و یک الگوی برنامه ریزی است و از کاملترین مدلهای برنامه ریزی میتوان به مدیریت استراتژیک اشاره کرد. برنامه ریزی یکی از وظایف پنج گانه مدیریت محسوب میشود و در واقع مهمترین وظیفه مدیریت به حساب می آید زیرا وظایف دیگر مدیریت نیز وابسته به برنامه ریزی است و انجام آنها مستلزم برنامه ریزی است مثلا برای انجام کنترل نیازمند برنامه ریزی هستیم و این دو وظیفه در واقع دو روی یک سکه محسوب میشوند و یا برای انجام هماهنگی نیازمند برنامه ریزی هستیم.
تعریف برنامه ریزی
<< حرکت از وضع موجود به سمت وضع مطلوب را برنامه ریزی می نامند >>
برنامه ریزی شکاف بین وضعت موجود و مطلوب را پوشش میدهد و در این فرآیند وقتی به وضع مطلوب می رسیم، وضع مطلوب به وضع موجود تبدیل میشود و یک وضع مطلوب جدید بوجود می آید که مستلزم برنامه ریزی میباشد و این روند تا بی نهایت ادامه پیدا میکند. در صورتی که وضع مطلوب، ایده آل نهایی ما باشد و یا امکان ارتقا و بهتر شدن آن وجود نداشته باشد وضع مطلوب جدیدی ترسیم نمیشود و وظیفه برنامه ریزی در اینجا حفظ وضع موجود میباشد.
ویژگیها و خصوصیات مشترک برنامه ریزی ها:
1-پیش بینی
اگر پیش بینی وجود نداشته باشد اصلا برنامه ریزی معنا پیدا نمی کند زیرا برنامه ریزی برای مواردی می باشد که هنوز اتفاق نیفتاده است وما برای فعالیتها و اهداف خود در آینده برنامه ریزی می نماییم و این مستلزم پیش بینی آینده می باشد. پیش بینی ها معمولا همراه با درصدی خطا می باشند که این درصد باید یک درصد معقول و منطقی باشد. مثلا اگر ما برای سال آینده مقدار تولید را 100 واحد تخمین میزنیم این پیش بینی در صورتی معقول میباشد که تولید واقعی ما مثلا بین 80 تا 120 واحد اتفاق بیافتد ولی اگر تولید واقعی 10 واحد و یا 1000 واحد اتفاق بیافتد پیش بینی ما دقت لازم را دارا نمی باشد. بطور کلی پیش بینی ها قطعیت ندارند و قابل انعطاف میباشند و میتوانند تغییر نمایند.
2- آینده نگری
آینده نگری ترسیم وضع بهتر از آنچه امروز است میباشد که در بعضی موارد از آن به آینده سازی تعبیر می شود اما آینده سازی در واقع پس از آنده نگری میباشد و بطور کلی افراد و سازمانها از لحاظ آینده نگری به سطوح زیر تقسیم میشوند: